Web Analytics Made Easy - Statcounter

در سریال «افرا» که هر شب ساعت ۲۲:۱۵ روی آنتن می‌رود، مسعود و مهتاب در آستانه طلاق هستند، حاج محمود فروزش برای آزادی پسرش دست به هر کاری می‌زند، مائده داغدار پیمان است که تصمیم به ازدواج با او داشته  ، وحید فقط به دنبال انتقام است به هر قیمتی و... . در این بین، نظرسنجی مرکز تحقیقات درباره سریال‌های سیما در نیمه دوم شهریور ۱۴۰۰ نشان می‌دهد، مجموعه تلویزیونی «افرا» از شبکه یک با ۴۳.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۸ درصد مخاطب و کسب رضایت «در حد زیاد» ۸۶.۲ درصدی پربیننده‌تر از دیگر مجموعه‌های تلویزیونی در صدر سریال‌های سیما قرار گرفته است.(منبع خبر: خبرگزاری صداوسیما). رفتارهای شخصیت‌های سریال «افرا»، پربیننده‌ترین مجموعه تلویزیونی این شب‌ها می‌تواند مایه عبرت برای مخاطبانش باشد، به همین دلیل در ادامه نگاهی روان‌شناسانه به رفتار شخصیت‌های این سریال خواهیم داشت.

کاش به تاثیرات روان‌شناختی سریال‌ها توجه شود
قبل از ورود به موضوع اصلی، لازم است اشاره کنم هرچند ممکن است از نگاه هنری، ماهیت درام   یکی از تکنیک‌های جذب مخاطب محسوب شود ولی از رویکرد روان شناختی، این استفاده به عنوان یکی از جنبه‌های تاثیرگذار بر مخاطب جای بحث دارد. در بحث پرداختن به موضوعات خانوادگی به دلیل پیچیدگی‌های خاص این حوزه و زوایای مختلف روان شناختی حاکم بر آن، این نیاز همواره وجود دارد که بازخوردهای مثبت و منفی آن بیشتر مدنظر قرار گیرد. حضور نداشتن کارشناس مسائل روان شناختی و توجه به پیچیدگی‌های جامعه‌شناسی به عنوان یکی از خلأ‌های موجود در فرایند تولید محتوا همواره مدنظر کارشناسان بوده و شایسته است مسئولان مربوط و تولیدکنندگان مجموعه‌های تلویزیونی و سینمایی به آن توجه بیشتری داشته باشند چراکه عاقبت این شخصیت‌ها باید معطوف به رفتارهایشان باشد تا تاثیر نامناسبی روی مخاطب نگذارد.

پدر مسعود       همه چیز دان  و مغرور
یکی از افرادی که در این اثر به عنوان فرد همه چیز  دان  مورد توجه قرار گرفته، مهدی سلطانی در نقش حاج محمود فروزش است. او در تمام لحظات فیلم، نوعی غرور و نگاه آمرانه را در ادبیات و رفتارش به نمایش می‌گذارد و در مناسبات خانوادگی حق تصمیم‌گیری برای همه اعضای خانواده را  نزد خود محفوظ می‌داند. او از نقش پدری و بزرگ خاندان بودن، فقط همین‌قدر فهمیده که باید همه اعضای خانواده‌اش و حتی عروسش بدون هیچ اظهارنظری،   بله قربان‌گوی او باشند. اتفاقی که به مرور باعث فاصله گرفتن او از دخترش، پسرش، عروسش و... شده است. باید توجه داشت که تاثیر تماشای این نقش می‌تواند به مثابه یک تیغ دولبه باشد و در عین حال که از یک سو ممکن است، برداشت‌های عبرت‌آموز برای برخی از مخاطبان داشته باشد، به همان اندازه می‌تواند الگوبرداری شود که در این حالت، دردسرساز خواهد شد.

مسعود و مهتاب       تعارض‌های حل‌نشده بسیار
اولین نکته در زندگی مهتاب و مسعود که فقط ثبت شناسنامه‌ای طلاق‌شان مانده در صورتی که مهتاب باردار است، نوع ازدواج‌شان است که فارغ از اجباری بودن یا نبودن آن، چالش‌های زیادی تحت لوای رعایت نکردن اصل کفویت در زندگی آنان ایجاد کرده است. به طور طبیعی نادیده گرفتن برخی از معیارهای انتخاب همسر، اشتباه در ارزیابی میزان تفاهم و توجه نکردن به مواردی از قبیل  نوع نگرش به زندگی، اهداف و برنامه‌ها، سلایق، انتظارات و دغدغه‌ها باعث بروز تعارض در زندگی مشترک آن‌ها شده است. این تعارضات اگر در حالی ایجاد شود که زوج ها مهارت‌های لازم را در زمینه‌های گفت‌وگو و حل‌مسئله نداشته باشند، پیچیده‌تر و بغرنج‌تر می‌شود. نپرداختن به راهکارهای علمی حل اختلافات این زوج و نادیده گرفتن مهارت‌آموزی یکی از ضعف‌های قابل ذکر در این سریال است که تحت تاثیر مشکلات و درگیری‌های خواسته و ناخواسته فردی، اجتماعی و قانونی آنان قرار گرفته است.

وحید      ناآشنایی با مهارت‌های زندگی
«پژمان بازغی» در این سریال نقش وحید را بازی می‌کند، شخصیتی که شاید مخاطب نتواند با او به خوبی ارتباط برقرار کند. او زندگی را به کام خود، همسر، نوزاد، مادر، برادرش و... تلخ می‌کند تا به هر قیمتی بتواند از مسعود انتقام بگیرد. آن چیزی که بیش از همه در شخصیت وحید به چشم می‌آید، ناآشنایی‌اش با مهارت‌های زندگی است. وحید برای همدلی با دیگران، یک گفت‌وگوی اصولی با مادر و خواهرش، کنترل خشم و... بارها و بارها در سکانس‌های مختلف این سریال به مشکل برمی‌خورد و نمی تواند آن‌ها را به درستی انجام دهد.

 پرداختن به مفاهیم متضاد نیاز به ملاحظات دارد
یکی از اتفاقاتی که در این سریال نوسانات زیادی در نگرش مخاطب ایجاد می‌کند، پرداختن به مفاهیم متضادی از قبیل عشق و تنفر، مناسبات انسانی و رفتارهای غیراخلاقی، عواطف و احساسات در مقابل خشونت، جذابیت‌های بصری مربوط به لوکیشن‌های سریال در شمال کشور در مقابل محتوای غمگین سریال، تقابل اخلاقیات و باورهای انسانی با اهداف سودجویانه، حوادث ناگوار و... است که به عنوان یک ریسک در این اثر می‌تواند قلمداد شود. البته در یک نگاه کلی نمی‌توان آن را به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کرد و حتی ممکن است از منظر سینماگران این موضوع به عنوان نقطه قوت تلقی شود اما به تصویر کشیدن چنین مفاهیم متضادی نیاز به یک سری ملاحظات دارد تا باعث آشفتگی روان بیننده بعد از تماشای آن نشود. البته برای قضاوت اصولی‌تر، باید تا قسمت پایانی این سریال منتظر ماند...

۵۸۵۸

کد خبر 1560143

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تلویزیون سریال ایرانی روان شناختی عنوان یک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۶۵۸۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت

به گزارش خبرگزاری مهر، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است: یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که می‌توان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمی‌ماند بلکه حیطه‌های پر اهمیت دیگری را نیز در بر می‌گیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» درخور توجه فزون‌تری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند).

چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزی بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین می‌توان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق می‌شود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیب‌های مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.

ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را می‌توان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تأثیر می‌گذارند. اما، تردیدی نمی‌توان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجسته‌تر است. چون همانگونه که می‌دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل می‌گیرد، «شخصیت» فرا می بالد، «منش» نضج می‌یابد، «نگرش به خویشتن» پایه‌ریزی می‌شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیده‌ها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده می‌شود.

حال این پرسش در برابر ما عرض اندام می‌کند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص‌های زیر اهمیت بیشتری دارند:

۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره‌ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری می‌رساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف می‌کند.

۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانواده‌ای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده می‌شود. چه، اینگونه خانواده‌ها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه به کار می‌گیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان می‌شوند.

۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانواده‌ها پیوسته دانایی خود را افزایش می‌دهند و اندیشه خود را زیبا و غنی می‌سازند. آنان همچنین می‌کوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود به کار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیبایی‌های بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.

۴. فضیلت مند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده می‌شود. به همین سبب اینگونه خانواده‌ها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.

۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختی‌ها و رنج‌های ناگزیر زندگی حفاظت می‌کند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).

خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.

کد خبر 6090072

دیگر خبرها

  • واکنش وحید شمسایی به شوخی سریال «نون خ ۵» +فیلم
  • رِندی پیمان معادی در «افعی تهران»/ اشکال این اتاق درمان کجاست؟
  • از چند سالگی پیر محسوب می‌شویم؟
  • از چند سالگی پیر محسوب می‌شویم؟
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
  • سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت
  • از روان تا درمان
  • چرا باید به روان‌شناس مراجعه کنیم؟
  • وحید شمسایی: حق نداریم اشتباهات دو سال پیش را تکرار کنیم