به نقل از «فارس»

«هامون سیدی» و چالش های بازی در «افرا»/ «عقیل» منفی نیست!

تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۰۵۰۹۱

خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: مسعود محیط بانی است که علاوه بر زندگی کاری اش که بسیار او را درگیر کرده زندگی شخصی پرتلاطمی دارد و همه اینها دست به دست هم می دهد تا او در دل اتفاقی در جنگل به عنوان قاتل شناخته شود. از سویی دیگر رابطه عاشقانه ای بین خواهر مسعود و یکی از هم کلاسی های دانشگاهی اش که از قضا، برادر شاگرد پدر مائده نیز هست، برقرار می شود و به دلیل نگاه از بالا به پایین پدر مائده این وصلت به زمانی موکول می شود که پیمان درآمد خوبی داشته باشد و همین می شود تا پیمان برای اینکه یک شبه ره صد ساله را برود دست به شکار غیرمجاز زده و توسط مسعود مورد هدف قرار می گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در سریال افرا به نوعی روابط خانوادگی دست خوش خودخواهی های افراد قرار می گیرد و همین دو خانواده اصلی داستان را تا مرز نابودی پیش می برد. داستان به جایی می رسد که کشمکش هایی بین خانواده قاتل و مقتول پیش می آید و برای قصاص نشدن مسعود ماجرا پیچیده تر می شود.

یکی از این شخصیت ها، عقیل است، فردی که حالا یک سر ماجرای قصاص در دستان او است و سر دیگر خانواده اش و او بنا به شرایطی که حاج محمود برایش رقم زده مجبور به گرفتن رضایت از خانواده اش شده است.

«هامون سیدی» این شب ها در نقش عقیل سریال افرا ظاهر شده است سیدی متولد سال ۶۴ و تحصیلکرده سینما است، با او درباره حضورش در تلویزیون، نقش های منفی  ومثبت، چگونگی شکل گیری شخصیت عقیل و ایفای نقش در شهری که در آن متولد شده است، گفت و گو کردیم.

**سریال «افرا» اولین سریال شما در قاب تصویر و تلویزیون است. داستان این سریال ویژگی های بسیاری برای هر بازیگری دارد که بخواهد آن را قبول کند یا قبول نکند. برای شما که در ابتدای راه بازیگری در مدیوم تلویزیون هستید، چه ویژگی هایی مهم بود تا ایفای نقش عقیل را بپذیرید؟

قبل از اینکه متن این سریال را به طور کامل بخوانم با آقای بهرنگ توفیقی کارگردان درباره نقش صحبت کردم و‌ از همان زمان که ایشان نقش عقیل و فضای کار را برایم توضیح داد عقیل به دلم نشست و خیلی دوست داشتم عقیل را بازی کنم. مسلما اول از همه اعتمادی که بین من و کارگردان از همان لحظه بوجود آمد باعث شد تا این نقش را بازی کنم. از سویی کارهای قبلی آقای توفیقی را دنبال می کردم و ذهنیتی درباره کارهایشان داشتم و برای همین دوست داشتم این همکاری شکل بگیرد.

دلیل بعدی ام این بود که خودم اصالتا شمالی هستم و بچه گیلانم و‌ خیلی دوست داشتم با آن ادبیات و لحن و ‌لهجه گیلانی نقشی را بازی کنم. در وهله بعدی استان گیلان از لحاظ بصری استان زیبایی است آنهم با تصاویر بکری که در آن خطه وجود دارد که جذابیت بصری کار را دوچندان می کرد و من هم که متولد و بزرگ شده آن منطقه بودم و همه اینها دست به دست هم داد تا در سریال افرا ایفای نقش کنم.  

** همانطور که خودتان هم اشاره کردید بعد از قصه و نقش، کارگردان هم اولویت به سزایی در انتخاب نقش  دارد. چقدر حضور بهرنگ توفیقی در قبول و بازی کردن این نقش به کمک شما آمد؟

قبلتر هم گفتم حضور آقای توفیقی در این انتخاب خیلی مهم بود و در مدتی که تصویربرداری می کردیم حضور و راهنمایی هایشان باعث شد که من عقیل را اینطور که می بینید بازی کنم.

** یکی از ویژگی های سریال «افرا» این است که با وجود تعداد بازیگران زیادی که دارد و اتفاقا قصه محور و به همان موازات کاراکتر محور است، اما به هر بازیگری به میزان توانایی او فرصتی برای دیده شدن و نمایش  توانایی هایش می دهد. شما از این فرصت چطور استفاده کردید؟

دقیقا همین طور است که می گویید من به شخصه با جان و دل این نقش را بازی کردم و تمام سعی ام را به کار بستم تا هر آنچه در توانم هست را در جهت بهتر شدن و مقبول افتادن این نقش انجام دهم و بازی قابل قبولی داشته باشم. در طول تصویربرداری کارگردان همیشه راهنمایی مان می کرد و برای درآوردن کاراکتر عقیل کمک های زیادی به من کرد. از همین جا باید بگویم اگر بدی ای هم در بازیم بود، مقصر من بودم که حرف ایشان را گوش ندادم.

 

** یکی دیگر از شاخصه های این سریال این است که قهرمان واحدی ندارد و هر چند قسمت یک بار یکی از شخصیت ها به عنوان قهرمان برای مخاطب تلویزیونی معرفی می شوند و داستان خود را با هر نوع پیچ و خمی که هست تعریف می کنند. شاید مخاطبی که کارهای شما را می دیده، با دیدن نام تان در تیتراژ این انتظار را داشت که از همان قسمت اول بازی داشته باشید اما این موکول شد به میانه داستان. وقتی فیلم نامه را خواندید به این موضوع واقف بودید؟ چراکه شخصیت عقیل بعد از قتل پیمان، حضور پررنگی پیدا کرد و بیشترین نقش او در بحث قصاص خلاصه می شود.

دقیقا متن را مطالعه کرده بودم اما گفتم که قبل از اینکه متن را بخوانم بیشتر به صحبت های کارگردان درباره عقیل گوش دادم و ملاکم این بود که بتوانم این نقش را بازی کنم، هر چند کم اما قابل قبول و قابل باور.

** عقیل یکی از شخصیت های این سریال است که به نسبت سایر شخصیت هایی که تا به اینجای داستان برای مخاطب معرفی شده اند، شناسنامه دقیق تری دارد. شما از داشته های خودتان به این نقش اضافه کردید؟ یا هر آنچه در فیلم نامه و خواسته کارگردان بود را اجرا کردید؟

درباره شناسنامه شخصیت عقیل این لطف شما است و سپاسگزارم. من تمام تمرکزم را برای این نقش گذاشتم اما باز هم تکرار می کنم که راهنمایی های آقای توفیقی خیلی تاثیرگذار بود و کمک زیادی کرد، اما من هم تمام توانم را گذاشتم و هرآنچه از کودکی تا الان در شهر خودم دیده بودم، از آدم های اطرافم گرفته تا افرادی که بسیار مهربانند اما شاید صورت خشنی داشته باشند و‌... از کودکیم خیلی آیتم هایی که با آنها زندگی کرده بودم را همه و همه با خودم برای نقش عقیل آوردم و باید بگویم همه اینها در روند شکل گیری این نقش بی تاثیر نبود.

 

** یکی از مهم ترین ویژگی های بازی شما در این سریال بازی با نگاه و صورت تان است. در کنار ویژگی های دیگری که عقیل دارد، نگاه با چشمانی که خشمی فروخورده دارد هم در شکل گیری این شخصیت وجود داشت؟ یا خودتان به آن اضافه کردید؟

در بازیگری دوست دارم که بازی همراه با نگاه باشد و با ری اکشن اتفاق بیفتد حتی اگر بتوانید دیالوگ نگویید اما با چشم هایتان بازی کنید که من خیلی این جنس بازی را دوست دارم و تمام تلاشم را می کنم که در زندگی کاریم بتوانم به این نوع بازی برسم. حالا اینکه چقدر این نوع بازی برای شخصیت عقیل در سریال افرا موفق بوده و مردم دوست داشتند را باید در بازخوردهایشان دید اما من سعی می کنم این ویژگی را بیشتر در خودم پرورش دهم چون این سبک مورد علاقه ام هست.

** یک سرکشی در شخصیت و رفتارهای عقیل موج می زند که همین باعث شده او کاراکتری خشن به نظر برسد اما در کنار این خشونت وقتی در سکانس هایی از کودکی اش صحبت می کند با حسرت حرف می زند و کار به جایی می رسد که مخاطبی که او را دوست ندارد هم دلش برایش می سوزد و بعضا با او همراه می شود. نظرتان در این باره چیست؟

مسلما افراد از بچگی اتفاق های زیادی را پشت سر می گذارند تا به بزرگسالی برسند. شاید وقتی کودکیم عده ای در مواجهه با برخی اتفاق ها بگویند چون بچه هست یادش می رود، اما از نظر من هیچ انسانی بچگی اش را فراموش نمی کند چه خوب چه بد. شاید خوبی هایش را بتواند فراموش کند اما بدی ها و اتفاق های بدی که برایش افتاده را نمی تواند فراموش کند.

عقیل هم از جمله افرادی بوده که کودکی اش باعث شده پرخاشگر شود و با زور بخواهد حقش را از آدم های اطرافش بگیرد و با داد زدن و شلوغ کاری و از این قبیل رفتارهایی که غیر طبیعی است بخواهد به حق خود برسد. این در تصورم بود و با این اعتقاد بازی کردم و به قول خیلی از دوستان حتی شاید کمی زیاد هم این موضوع را در بازیم نشان داده باشم.

 

** با توجه به اینکه اولین کار حرفه ای تان در سینما و تئاتر بود بعد از «افرا» تغییر مسیر می دهید و تلویزیون را به عنوان مدیوم بعدی کارهایتان انتخاب می کنید؟

درست است که اولین سریالم «افرا» بود اما قبل از افرا حدود ۷ فیلم سینمایی بازی کردم که دو فیلم اکران شده و مابقی به دلیل شرایط کرونایی پشت اکران مانده است. قبل از اینها هم ۸ سالی هست که در عرصه تئاتر فعالیت می کنم و در آنجا هم با آدم های حرفه ای کار کردم.درست است که اولین سریالم «افرا» بود اما قبل از افرا حدود ۷ فیلم سینمایی بازی کردم که دو فیلم اکران شده و مابقی به دلیل شرایط کرونایی پشت اکران مانده است. قبل از اینها هم ۸ سالی هست که در عرصه تئاتر فعالیت می کنم و در آنجا هم با آدم های حرفه ای کار کردم.

** هر بازیگری در کارنامه کاری خود نقش های مثبت و منفی بسیاری را بازی می کند که حال می تواند آنها را دوست داشته باشد یا نه. به نظر شما نقش های منفی چقدر می تواند در روندکاری یک بازیگر تاثیر مثبت بگذارد؟ و خودتان نقش های منفی را بیشتر می پسندید یا مثبت؟

نقش منفی و‌ مثبت زیاد برای من تعریف نشده است. همه انسان ها در روزمرگی عصبانی می شوند، می خندند، خوشحال می شوند، گریه می کنند و ... همه این خصیصه ها در همه کاراکترها می تواند وجود داشته باشد، حالا در فردی زیاد است و در فردی کمتر. بسیاری موارد درونی آدم ها با همدیگر متفاوت است این نظر شخصی من است.  شاید عقیل نقش منفی حساب شود اما من او را اینطور ندیدم. عقیل را انسانی دیدم که دارای مشکلات روحی است و دچار مشکلاتی است که از کودکی برایش اتفاق افتاده است و‌می توانست این اتفاق ها برایش نیفتد. به قول معروف بچه که به دنیا می آید خلافکار و عصبانی نیست، دروغ گو و خیانت کار نیست اما زیست و تربیت او است که باعث می شود اتفاق های ناگواری برایش رقم بخورد و من طور دیگری به این قضیه برای بازی کردن نگاه می کنم. اما در کل نقش منفی و مثبت برای من یکی است و هر دو ‌را می پسندم.

** تا به اینجای پخش سریال، بازخوردهای مردم درباره نقش عقیل و کلیت سریال چطور بوده است و مهم ترین نقدی که شنیدید درباره کدام بخش کار بوده؟

مردم خوب ما تا اینجای پخش به ما لطف داشتند و وقتی می شنوم از کار خوششان آمده و دوستش داشتند خیلی خوشحال می شوم و نمی توانم از آن فرار کنم و حتی ذوق زده هم می شوم. ما ایرانی ها مخاطب های بسیار باهوش و ریزبینی هستیم و من برای مردمم احترام زیادی قائلم. برای همین تمام تلاشم را می کنم که بهترین کار را پیشکش این مردم عزیز کنم.

 

به گزارش فارس،‌ سریال «افرا» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی کامبیز دارابی هر شب از شبکه یک پخش می شود.

مهدی سلطانی، نسرین بابایی، پژمان بازغی، روزبه حصاری، مینا وحید، هومان سیدی و ... در این سریال بازی کردند.

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: افرا هامون سیدی سریال افرا بازی کنم سریال افرا بازی کردم نقش عقیل اتفاق ها شخصیت ها آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۰۵۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اختلال در مسیر قهرمانی، اوسمار و اولین چالش بزرگ

به گزارش ورزش سه، شاید منشاء خیلی از عوض شدن‌ها در لابه لای همین شکست هاست.بهمن ۹۸ که یحیی آمد شیفته فوتبال هجومی و زیبا بود اما هرچه گذشت او نتیجه گراتر شد و اقتصادی . فقط آنهایی که زیر خاک اند تغییر ناپذیرند و شاید شکست در اراک یکی از همان پیچ هایی باشد که افکار هجومی اوسمار را در فوتبال ما تغییر دهد.شاید هم او درس بزرگی را از این ناکامی تاریخی گرفته و‌ دیگر اینچنین بی محابا دست به تغییرات گسترده نزند ! بی تردید ذهن‌‌ او همانند میلیون‌ها هوادار درگیر این است چه شد تیمش که گل نمی خورد، 
در کمتر از ۳۰ دقیقه ناگهان ۴ بار دروازه اش باز شد؟ کجای کار می لنگید؟ ایراد کار چه بود که قرمزها یک جام را در اراک جا گذاشتند و با چهره ای شوک‌زده در آستانه یکی از فینال‌های لیگ جاری( بازی چهارشنبه با سپاهان) به تهران بازگشتند؟

پرسش اول این است که آیا اوسمار همه واقعیت را می گوید و یا‌ تنها قسمتی از آن را؟ او در اراک گفت به هیج وجه به بازی با سپاهان فکر نمی کردم. کدهایی وجود دارد که حرف او را تائید می‌کند اما او نگفت تا دقیقه چند این نبرد حذفی، چنین افکاری داشت؟ موضوع دقیقا همین تغییر نگرش در حساس‌ترین دقایق بازی بود.

اوسمار جام می خواست.او در حال تثبیت ریشه هایش در فوتبال ایران به عنوان سرمربی موفق است ‌ تا بازار پر مشتری آسیا را به دست بیاورد ، اما شرط اول این است که او باید در فوتبال ایران به جام برسد. 

به همین خاطر او راست می گوید که به بازی با سپاهان فکر نمی کرده. بی ترس از خستگی و مصدومیت، با همان ترکیب همیشگی ( منهای غیبت اجباری عالیشاه) به اراک آمد. تیمش را هجومی چید و ۲ گل هم زد .

اما به نظر می آید بین ۲ نیمه، افکار محتاطانه، کم کم سراغش آمد. سروش رفیعی که یکی از مهم‌ترین عناصر تدافعی در جمع کردن توپ های سوم‌ و سرگردان در ۱۸ تیم خودی و همچنین طراح اصلی حملات است، جای خود را به وحید امیری داد. با این وجود وحید به جلو رفت و خدابنده لو جای سروش را پر کرد. در اوج حملات آلومینیوم در شروع نیمه دوم، پرسپولیس باز هم  در دفاع مستحکم نشان داد.اما از دقیقه ۶۰ تعویض های اوسمار رنگ و بوی بازی با سپاهان را گرفت. بیرون کشیدن ۳ عنصر موثر هجومی ( ترابی، کریم و ارونوف) عملا خیال حریف را از حملات پرسپولیس جمع کرد اما یک تعویض خیلی خاص در این بین انجام شد که اوسمار نمی تواند بگوید آن را صرفا به واسطه جریان بازی انجام دادم. دانیال اسماعیلی فر بخاطر محرومیت ،بازی با سپاهان را از دست داده است. اوسمار در ۱۵ دقیقه انتهایی قصد آزمایش فرجی در آن منطقه را داشت. بدون آنکه دانیال از زمین خارج شود،  فرجی به دفاع راست رفت و دانیال جای ترابی را گرفت .

از دقیقه ۸۵ تا ۱۲۲ پرسپولیس ۴ گل خورد که در همه آنها رد پای تعویض های اوسمار هویدا بود.

سروش و خدابنده‌لو نبودند تا توپ‌های سرگردان در ۱۸ را جمع کنند.گل اول و دوم دقیقا از همین نقطه زده شد آن هم در روزی که ریگی خسته‌ و پر اشتباه بود.در صحنه گل سوم  شروین بزرگ به راحتی روی سر فرشاد فرجی، ضربه مهمی را زد و دست آخر در گل چهارم باز هم نفوذ از منطقه  راست، کات بک و عقب ماندن اسدبیگی و ضربه نهایی نقی زاده.

اینها همه کدهایی بود از ۴ گلی که اگر اوسمار دست به ترکیب اولیه اش نمی زد شاید هرگز ، زده نمی شدند! 
اگر حقیقتا اوسمار این تعویض ها را بی توجه به بازی با سپاهان انجام داده باشد باید گفت؛ خودکشی بی دلیلی را مرتکب شدی مرد ! (البته او این مسئله را تکذیب کرد).

سوال مهم‌ در مورد بیرو؛ در حد پنالتی هم آماده نبود؟
حق رفیعی جوان بود که در جام حذفی بازی کند، حتی اگر بیرانوند مشکل مصدومیت هم نداشت ، باز باید به واسطه چند نمایش تحسین بر انگیزی که او در لیگ انجام داده بود درون دروازه پرسپولیس قرار می‌گرفت .اما اوسمار مرتکب یک اشتباه بزرگ شد. او می توانست بیرانوند را با خود به اراک ببرد تا هنگام ضربات پنالتی با میدان دادن به او نتیجه برد را تا ۸۰ درصد تضمین کند.یحیی فصل قبل مقابل پارس ون اصفهان با همین تعویض مانع خلق شگفتی ‌و شکست تیمش در اولین گام شد تا دست آخر فاتح جام حذفی با شکست استقلال شود.مسلما ارزش بازی با سپاهان چند برابر جام حذفی است اما با توجه به اینکه بیرانوند ۵ روز قبل گج دستش را باز کرده بود‌ دست کم توانایی حضور در ضربات پنالتی را داشت. اما در این مورد ، اوسمار تصمیم سخت گیرانه ای را اتخاذ کرد. تصمیمی در حد از دست دادن یک جام.

حتی اگر  اوسمار بواسطه ارزش و اهمیت دیدار روز چهارشنبه، تیمی متشکل از ذخیره ها ‌‌و چند بازیکن اصلی را به مصاف آلومینیوم می فرستاد و حذف هم می‌شد، شاید خیلی ها این تصمیم را عاقلانه می دانستند . اما او تصمیم گرفت با همه قوا بیاید.با این وجود چند تصمیم موجب شد هم جام حذفی را از دست بدهد و هم تیمش را از حیث روحی و جسمی مستهلک کند.

احتمالات بعد از این وقایع
فعلا برای قضاوت زود است.شاید ساعت های پایانی روز چهارشنبه، در خاتمه دو بازی بسیار حساس ، تراکتور و استقلال در تبریز و سپس پرسپولیس و سپاهان در تهران بشود فهمید خسارت های این جام حذفی تا چه حد بوده است.

تنها خوش شانسی پرسپولیس این بود که سپاهان هم با ترکیب اصلی‌اش به اهواز رفت و با وجود شکست دادن استقلال ملاثانی، مجبور شد ۱۲۰ دقیقه در گرمای خوزستان بدود.

حوالی ساعت ۲۲ روز چهارشنبه بعد از انجام این دو دیدار، نمای بهتری از خروجی تصمیمات شامگاه جمعه به دست‌مان می آید.

بدترین اتفاق برای قرمزها این است که آنها بفهمند این شکست موجب شد در فاصله کمتر از ۵ روز ۲ جام را از دست بدهند.

البته با هر احتمالی در شکست ،تساوی و برد سرخابی‌ها در روز چهارشنبه،  فاصله آنها از هم آنقدر دور نمی شود که بگوئیم کار تمام شده است. در بهترین حالت برای آبی ها ، آنها در روز  شکست تراکتور و پرسپولیس،  می توانند ۴ امتیاز از رقیب پیش بیافتند .

از سوی دیگر در صورت پیروزی تراکتور و پرسپولیس، شاگردان اوسمار می توانند با دو امتیاز بیشتر ،صدرنشین جدید لیگ برتر شوند، نتیجه ای که قطعا غم تلخ حذف جمعه شب را با خود می‌شوید و می‌برد .

مهدی طاهرخانی